فطرت؛ سنجشگر سرزنشگر
به هر حال، خداوند به هر انسانی یک شاخصه درونی بخشیده تا بتواند بر اساس آن نه تنها حق را بشناسد و به سوی کمال گرایش یابد، بلکه بتواند بدون هیچ ابزار دیگر به سنجش عملکرد خود بپردازد. این دستگاه درونی همانطوری که سنجشگر است همچنین سرزنشگر نیز میباشد...
البته برخیها وجدان را امری جدا از فطرت میدانند که تحلیل و توصیفی نارواست؛ زیرا همان فطرتی که به سنجش میپردازد دارای کارکردهای چندگانهای است. به این معنا که گاه در مقام شناخت و معرفت حق و باطل مینشیند که در این صورت به عنوان عقل نظری چراغ راهنمای بشر است؛ و گاه دیگر در مقام عزم قرار میگیرد و اشتیاق و شوق حرکت به سوی کمال و حق را برمیانگیزاند که در آن صورت به عنوان عقل عملی، عزم و اراده را موجب میشود و قوای حرکتی را به تحریک وا میدارد؛ و گاه دیگر نیز به ارزیابی و سنجش پرداخته و به عنوان محاسبهکننده قرار میگیرد؛ و گاه دیگر به قضاوت نشسته و حکم قضایی صادر میکند و به عنوان وجدان و نفس لوامه و سرزنشگر شناخته میشود. (قیامت، آیه 2)
در حقیقت اینها نامهای گوناگون برای یک حقیقت است؛ چرا که همه نفس انسانی با آنکه یک حقیقت است ولی چندمنظوره و چند کارکردی است. از همین رو گفته شده النفس فی وحدته کل القوی؛ نفس در کمال وحدتش همه قوای انسانی است. پس اگر نفس انسانی همان قوه غضب و قوه شهوت و قوه عقل است؛ همچنین دارای کارکردهای دیگری است که چراغ بودن، محرک و مشوق بودن، محاسبهگری و داوری نیز از جمله اعمال اوست. پس وجدان، امری جدا از همان نفس آدمی نیست.
اگر نفس در حالت اعتدالی که خداوند ساخته باقی بماند، بهطور طبیعی همان طوری که حقیقت را نشان میدهد و از باطل جدا میکند، این ظرفیت را داراست که انسان را به سوی حق گرایش داده و از باطل دورگرداند و در مقام عزم و عقل عملی به کمال برساند؛ همچنین همین نفس این ظرفیت را داراست که خود به عنوان حسابگر و داور و قاضی قرار گیرد و حکم کند.پس نفس لوامه همان نفس معتدلی است که بر فطرت خود باقی مانده است. این نفس چون سالم است، وقتی انسان به هر دلیلی اشتباه و خطا کند به ارزیابی و سنجش میپردازد و سپس در صورت کشف خطا و اشتباه به سرزنش میپردازد تا زمینه را برای توبه و بازگشت به مسیر درست فراهم آورد.
انسان وقتی دارای چنین نفس سالم و فطرتی پاک الهی باشد، دیگر نیازی نیست که از بیرون کسی او را مواخذه و مجازات کند، بلکه خود شخص به مواخذه و مجازات خویش اقدام میکند و به اصلاح و تصحیح رفتارش میپردازد. از همین رو افراد دارای فطرت سالم و قلب سلیم، در صورت اشتباه و خطا و گناه در حق دیگری به سرعت عذر و پوزش میطلبند و به اصلاح فاسد میپردازند و با نیکوکاری میکوشند تا بدیهای خویش را جبران کنند تا مفاسد عمل و آثار آن باقی نماند و در حق خود و دیگری ظلمی روا ندارند.
به هر حال، انسان خود بهترین داور برای سنجش اعمال خویش و تنظیم روابط سالم با دیگران است. اگر کسی بخواهد رفتار دیگران نیز با وی خوب شود، بهتر است که رفتار خود را با دیگران بهبود بخشد. اگر هر کسی اینگونه عمل کند به طور طبیعی روابط سالم در جامعه ایجاد میشود و گسترش مییابد و جامعهای معتدل و سالم فراهم میآید و سعادت دنیا و آخرت مردم تضمین و تامین میگردد. در عین حال هیچگاه شاهد انبوه پروندههای قضایی و حقوقی و کیفری میلیونی در محاکم و مراکز قضایی نخواهیم بود.
روز و شب در بهشت و جهنم به چه صورت است؟
پاسخ :برخی از آیات قرآن، با اشاره به عذابها یا نعمتهای بعد از مرگ، آنرا در ظرف روز و شب قرار داده است. در آیه46 سوره غافر چنین میفرماید: عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه میشوند. و درباره نعمتهای بهشتی نیز چنین فرموده: هر صبح و شام، روزى آنان در بهشت مقرّر است. (مریم، 62.)با اینکه طبق سخن قرآن، در بهشت آفتابی وجود ندارد، با این حال، برخی با استفاده از این آیات چنین برداشت کردهاند که در قیامت و بهشت و جهنم نیز روز و شب وجود دارد.
و با کم و زیاد شدن نور، آندو از یکدیگر تشخیص داده میشوند.[3] ولی برخی دیگر از مفسران، روز و شب را مخصوص عالم برزخ دانسته و برای قیامت و بهشت و جهنم روز و شبی قائل نیستند.[4] و اینکه گفته شده روزیشان شب و روز فراهم است را به معنای پی در پی بودن نعمتهای بهشتی و عدم توقف در برخورداری از آن دانستهاند.[5]در تفسیر علی بن ابراهیم درباره آیه دوم آمده است: اینکه خدا فرمود «روزی آنها روز و شب میرسد»، منظور از بهشت، بهشت دنیایی است؛ یعنی آن بهشتی که قبل از قیامت در عالم برزخ قرار داد و روح مؤمنان، بعد از مرگ به آنجا منتقل میشود. در این بهشت، ماه و خورشید وجود دارد، ولی در آخرت و بهشت خلد، شب و روزی وجود ندارد.[6]
در روایتی، امام صادق(ع) درباره آیه اول فرمود: «اینکه خدا درباره فرعون فرموده: شب و روز بر آتش عرضه میشوند، این درباره دنیا (یعنی همان برزخ) است. اما به عذاب آنها در آخرت که دچار جهنم جاویدان خواهند بود، در ادامه آیه اشاره کرده و چنین فرموده: و روزی که قیامت برپا میشود، دستور داده میشود که آل فرعون را وارد شدیدترین عذابها کنید[7]».[8]
این سخن امام صادق(ع) بدین معنا است که بخش اولیه آیه، مربوط به عذاب برزخی آل فرعون و بخش دوم آیه، مربوط به عذاب روز قیامت دارد.با توجه به این توضیحات؛ چنین به دست میآید که به دلیل وجود ارتباط بین دنیا و برزخ، در بهشت و جهنم برزخی شب و روز حاکم است. این ارتباط به گونهای قوی است که در روایت، به بهشت و جهنم برزخی؛ بهشت و جنهم دنیایی گفته شده است.
همانطور که در روایت آمده در این دو بهشت و جهنم، خورشید و ماه وجود دارد. اما روز قیامت، شب و روزی وجود ندارد و از این لحاظ، شرایط یکسانی در آنجا حاکم است.